کد مطلب:139215 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:263

فیض الدموع و انگیزه تألیف آن
مؤلف در آغاز كتاب ذكری از نام كتاب نمی كند هر چند مرحوم میرزا محمد رضا كلهر در مقدمه ی خود یادی از فیض الدموع كرده است. بدایع نگار در پایان كتاب علت تسمیه آن را چنین می نویسد: «و چون این حدیث مولم و واقعه ی جانسوز بدین جای رسید و با نازكی بیان و طراز صدق این مایه لطف سیاقت و جمال بلاغت یافت و از فیوضات قدست و سبحات انوار، گویی رشحی بدان در آمیخت؛ زیان و بنان را دیگر باز طاقت تقریر و توان تحریر نماید و دمع فائض و خاطر هائم آن را فیض الدموع و عبره المستهام (ریزش اشكها و اشك محزون و دلشكسته) خواند و حقا كه مطالعت آن از دیده ی خارا اشك زاید و آشفتگان الفته (پریشان) را غیرت و حیرت افزاید».

مؤلف، كتاب حاضر را به عنوان توشه ای برای آخرت بود، زمانی كه «بر هر دو گونه ی روی، موی سپید پدیده شده و در تضاعیف بنیت و تفاریق اعضا، اعراض مختلف و امراض متنوع» عارض گشته و در دوران كهولت و سالخوردگی خود «از آن پیش كه اجل محتوم را وقت معلوم فرا رسید این سفر را یكی توشه ای برگیرد و در شرح شهادت امام بزرگوار ابوعبدالله السبط سید الشهدا حسین بن علی علیه السلام كلمتی چند فراهم كند».

نكته ی اساسی در شكل گیری انگیزه ی مؤلف، عدم دسترسی عموم به كتابی موثق و صحیح به فارسی شیوا و بلیغ است. وی تلویحا به گویندگان و راویانی كه رعایت صداقت و راستگویی را در بیان حوادث زندگانی خونبار امام حسین علیه السلام نمی كنند، زبان به نقد گشوده و سخنوران كم اطلاع و نا آشنای به آیین فصاحت و بلاغت را كه عوام پروری می كنند، نكوهش می كند. چه، عوام نیز در پرتو این گونه روشهای نادرست تبلیغی «فهم معنی ناكرده می گریند و در اظهار آثار تفجع و توجع، خالی ذهن و فارغبال به یكدیگر تأسی می كنند و...».


از این رو، به اعتقاد وی سخنی كه به «حلیت انشا و طراز بدیع و صناعت سخن و علم معانی و فن بیان و آیین كتاب و استعارت فزونی یابد... البته طبع لطیف و خاطر بلیغ بدین گونه سخن، رغبت زیادت افتد و بر مطالعت آن نشاط خاطر بیشتربود» و سپس می گوید: امید آنكه این بنده را «عنایت عام و انعام تام كه جهانیان را فرو گرفته، كامی برگیرد و از آن فیض عظیم و بر عمیم محروم نماند و مر این روزگار مسعود را نیز اثری محمود باقی گذارد و ذكر جمیل و دعای خیر بر اثر روان دارد...».

نسخه های خطی و چاپی

زمان دقیق تألیف فیض الدموع روشن نیست ولی آنچه مسلم است این كه این اثر دوبار توسط مرحوم میرزا محمد رضا كلهر كتابت و تحریر شده. بار اول در سال 1283 كه فاقد مقدمه ی خطاط و نیز هیچ گونه حواشی و توضیحاتی در آن نیست و 130 صفحه است. بار دوم در سال 1286 با مقدمه ی مرحوم كلهر از روی نسخه ی قبلی كتابت شده است و 165 صفحه است. اصل خطی نسخه ی اول در كتابخانه ی سلطنتی (كاخ گلستان) به شماره ی 1080 نگهداری می شود ولی خطی نسخه ی دوم یافت نشد.

كاتب در مقدمه ی خود كه بر تحریر دوم فیض الدموع نوشته و نیز در پایان كتاب، پس از فراغت از آن به سال 1286 تصریح می كند كه گویا همان سال، توسط خود مؤلف و به تشویق اعتضاد السلطنه در دار الطباعه تهران به زینت طبع در قطع رقعی آراسته شد.

تصحیح پاره ای هفوات و لغزشهای تحریری و افزودن اندك توضیحاتی در حاشیه ی كتاب توسط مؤلف، حاكی از این نكته است كه تحریر دوم فیض الدموع جهت آماده سازی برای چاپ بوده و در دیباچه ی نسخه ی اولی نامی از ناصرالدین شاه نیامده! ولی در تحریر دوم، كتاب به وی تقدیم و از وی تكریم شده است.

اما متأسفانه در چاپ سنگی این كتاب، افتادگیهای فراوان پیدا شد. خصوصا در


صفحات اولیه، دو صفحه از نامه ی امام حسین به معاویه افتاده بود كه در سه بار چاپ مجدد، چیزی به آن افزوده نشد و كسی متعرض آن مورد حذفی نگشت!

پاره ای حروف و كلمات نیزدر چاپ ساقط شده بود كه با مراجعه به نسخه ی خطی تحریر اول به حل آنها اقدام شد. پس از تمام صفحه آرایی و مراحل آماده سازی مقدمه كتاب و تهیه شرح حال مؤلف، با نسخه ی خطی تحریر 1283 در كتابخانه سلطنتی (كاخ گلستان) مواجه شدم و كاستیهای پیش آمده را برطرف كردم. بنابراین نسخه ی اساس ما، تحریر دوم است كه چاپ سنگی از روی آن صورت گرفته و موارد افتادگی از روی نسخه ی اول حل شد. بعضا حواشی یاد شده در پاورقی آورد شده، ولی موارد روشن و غیر ضروری آن را اضافه نكردیم.

فیض الدموع تاكنون بیش از سه بار چاپ شده است. چاپ سنگی اول كه توسط خود مؤلف در دارالطباعه انجام گرفت. از روی چاپ اول در سال 1345 با مقدمه ی علامه ابوالحسن شعرانی و سیف الله نواب از نوادگان مؤلف توسط چاپخانه اسلامیه، افست گردید. نسخه ی چاپ سنگی دیگری با خط نستعلیق متوسط در همین سالها چاپ شد.

در سال 1363 (ه. ش) انتشارات یساولی (فرهنگسرا) با مقدمه ای مبسوط درباره ی شرح احوال میرزا محمد رضا كلهر، از روی همان چاپ خط مرحوم كلهر افست گردید.